کانون پرورش فکری میز خدمت امروز نماز جمعه
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۴۴۳۴۸
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ رادیو تهران در برنامه ساحت حضور با آقای فرید - معاون فرهنگی ستاد نماز جمعه تهران گفتگو کرد مشروح آن را در ذیل بخوانید.
سوال: بفرمایید که در میز خدمت امروز در مراسم نماز جمعه کدام عزیزان از کدام سازمانها حضور دارند و در خدمت کدامیک شان انشاالله خواهیم بود.
فرید: امروز عزیزانی که زحمت کشیدند تشریف آوردند مدیر عامل محترم جمعیت هلال احمر تهران، مدیر کل محترم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران، مدیر کل محترم نهاد کتابخانههای عمومی استان تهران، کمیته امداد، شهرداری تهران و قوه قضائیه را ما این هفته توفیق داریم که در خدمت شان باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوال: الان کدامیک از این عزیزان آماده صحبت هستند؟
فرید: ما الان در خدمت خانم روحی رحیم از عزیزانی که برای بحث کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زحمت کشیدند تشریف آوردند، در خدمت شان هستیم که از فعالیت هایشان میفرمایند البته این نکته را عرض کنم این بزرگواران این هفته به عنوان میز خدمت تشریف آوردند، اما هر هفته ما در بخش کودکان و نوجوانان برایشان زحمت داریم و خدمات متنوعی را ارائه میدهند که انشاالله از زبان خودشان میشنویم.
سوال: خانم روحی رحیم، مطابق معمول همانطور که آقای فرید گفتند تشریف دارید و زحمت میکشید، اما امروز به طور ویژه، بفرمایید در خصوص خدماتی که قرار است که در میز خدمت امروز به نمازگزاران ارائه شود؟
خانم روحی رحیم: اول من در مورد فعالیتهای کانون بگویم و بعد در مورد فعالیتهایی که اینجا انجام میدهیم، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حوزه فعالیتهای فرهنگی، هنری و ادبی فعالیت میکند و همانطور که از اسمش مشخص است روی خلاقیت بچهها کار میکند، تقسیم بندی گروههای سنی در کانون پرورش فکری ۴ تا ۶ سال نوباوه، نوخوان، ۷ تا ۹ سال نونهال، ۹ تا ۱۲، ۱۲ تا ۱۴ نونگاه و ۱۵ به بالا بچههای نوجوان هستند که با توجه به رده سنی آنها فعالیتها و مربیها متفاوت عمل میکنند و نوع فعالیتها با توجه به طرح درس متفاوت است.
فعالیتهای فرهنگی بچههایی که مراجعه میکنند به کانون در وهله اول عضو کانون میشوند به مدت یک سال میتوانند از کتابهای کانون و فعالیتهای فرهنگی کانون استفاده کنند و یکی از این فعالیتها این است که بچهها میتوانند کتاب امانت بگیرند، فعالیتهایی مثل قصه گویی، کتابخوانی، پخش فیلم، نقد و بررسی فیلم، روخوانی کتاب، بحث آزاد، بحث کتاب، نقد و بررسی اینها جزو یکسری از فعالیتهای کانون است.
فعالیتهای هنری شامل نقاشی است که بچهها میآیند و از فعالیتهای اینجا استفاده میکنند مربی دارند با توجه به رده سنی و کلاسهای خوشنویسی ما داریم، کلاسهای ادبی داریم که شعر و داستان هست بچهها از کلاسها استفاده میکنند و کارشناسان هم در این حوزهها متفاوت عمل میکنند، یکسری فعالیتهایی داریم مثلا مربیان شهریهای میگیریم مثل شطرنج، هوافضا، رباتیک، تمام فعالیتهای کانون در بخش فرهنگی، هنری، ادبی با توجه به رده سنی مجزا هست.
ما یک مرکزی داریم مثلا مرکز سفال، بچههای کارهای سفالشان تحت نظر مربی انجام میدهند ارسال میشود به آنجا؛ کار بچهها در کوره پخته میشود، حتی بچهها در قالب اردو به آن مرکز هم مراجعه میکنند.
خلاصه که فعالیتهایی که در کانون انجام میشود، تمام تلاش آن مبنی بر این است که خلاقیت بچهها شکوفا شود و بچهها وقتی وارد این حوزه میشوند، متوجه میشوند که آیا در کدام بخش خلاقیت دارند و در کدام بخش استعداد دارند و میتوانند آن را ادامه بدهند.
فعالیتهایی که اینجا انجام میشود، چون فعلا در بدو کار است، ما یکی از فعالیتهای خیلی مهم مان قصه گویی است من خودم در این حوزه فعالیت میکنم، کار قصه گویی انجام میدهیم، کار نقالی انجام میدهیم و این که در یک بخشی کارهای خوشنویسی انجام میدهیم در بخشی کار کاردستی انجام میدهیم، در بخش دیگر ما یکسری بازیهای فکری داریم که بچهها بازیهای فکری انجام میدهند به اضافه بازی، مثلا فرض کنید متناسب با ایام، وقایع و رویدادهای مهم مثلا اگر بچه میآید سر میز خوشنویسی مینشیند و کار یک حدیثی یا یک جملهای از یک بزرگی مینویسد، آن را انتقال میدهیم در بخش کاردستی حالا یا مزینش میکنیم، مثلا مثل این هفته که یکسری جملههایی در مورد امام زمان است و بچهها میآیند آن رار روی قاب با گل نرگس تزئینش میکنند در بخش قصه گویی هم دقیقا قصههایی که انتخاب میشود متناسب با همان وقایع و رویداد هست و یکسری بازیهای فکری هم، بهرحال بازی یکی از روشهایی است که مربیان میتوانند بچهها را جذب کنند، اما نه هر بازی، بازیهای جسمی، حرکتی و فکری، که روی تفکر بچهها هم کار میشود.
پایان
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: کودکان و نوجوانان کانون پرورش فکری انجام می دهیم فعالیت هایی قصه گویی میز خدمت بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۴۴۳۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت؛
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902919